محل تبلیغات شما
عشق مولانا و پندهای مذهبی او»
(بخش یکم)


مثنوی مولانا را با احتساب اصول و اعتقاد شیعه قرائت ‌کردن راه بجایی نبردن است و مورد اقبال قرار ندادن. اما اگر قرائت مثنوی با این پیشفرض که مولانا از اهل تسنن و از مذهب حنفی ماتریدی بوده؛ صورت گیرد و پذیرش اینکه درگیر و دار صور مذهبی نباید ماند و همان عشق مولانا را باید مهم شمرد، آنگاه قرائت مثنوی بر خواننده آسان خواهد آمد. بسیاری از احادیث شیعه در مثنوی وجه وارونه می‌یابد. مثنوی، احادیثی همچون سفینهٔ نجات، در حجاب شدن حضرت فاطمه در مقابل نابینا، و عالم بودن علی بن ابیطالب را مع کرده و به بزرگان و خلفاء سنی‌مذهب نسبت می‌دهد: مثلا در حدیث سفینة‌النجاة به جای اهل بیت پیغمبر، اصحاب پیغمبر را می‌نشاند، در حدیث حجاب کردن خانم فاطمه، عایشه را به جای فاطمه می‌نشاند، در حدیث باب‌العلم بودن علی، عمر را به جای علی می‌نشاند و علی را پهلوانی فاقد علم می‌داند که باید در محضر عمر علم بیاموزد و دهها مثال دیگر از این قبیل که در این شش جلد به وفور یافت می‌شود. یعنی مولانا نه تنها احادیث شیعه را از اعتبار می‌اندازد بلکه همان اعتباریات را در حق بزرگان مذهب خویش برقرار می‌کند.

 اکنون چند بیتی از مثنوی معنوی؛ در باب حدیث سفینة‌النجاة:

بهر این فرمود پیغمبر كه من
همچو كشتی‌ام به طوفان زمن
ما و اصحابیم چون كشتی نوح
هر كه دست اندر زند یابد فتوح

.

 گفت پیغمبر كه اصحابی نجوم»
رهروان را شمع و شیطان را رجوم
 در پی خورشید وحی آن مه دوان
‏و آن صحابه در پیَش چون اختران‏
ماه می‏‌گوید كه اصحابی نجوم»
‏للسری قدوة و للطاغی رجوم‏» 
هادی راهست یار اندر قدوم
‏مصطفی زین گفت اصحابی نجوم‏» 
گفت پیغمبر كه در بحر هموم
‏در دلالت دان تو یاران را نجوم‏

در حدیث حجاب کردن فاطمه در مقابل نابینا که به زعم مولانا این قصه از آن عایشه است:

چون در آمد آن ضریر از در شتاب
عایشه بگریخت از بهر حجاب

.

و در موضوع باب‌العلم:


گفت پیغمبر علی را كای علی
شیر حقی، پهلوان پر دلی
لیک بر شیری مكن هم اعتمید
اندر آ در سایه نخل امید
اندر آ در سایه آن عاقلی
كش نداند بُرد از ره ناقلی
ظل او اندر زمین چون كوه قاف
روح او سیمرغ بس عالی طواف
گر بگویم تا قیامت نعت او
هیچ آن را مقطع و غایت مجو
چون گرفتت پیر، هین تسلیم شو
همچو موسی زیر حكم خضر رو
صبر كن بر كار خضری بی‌نفاق
تا نگوید خضر رو هذا فراق
چون گـزیدی پـیر، نازكـدل مبــاش
سسـت و ریـزنده چـو آب و گل مباش
.
و سال پیش در پستی تحت عنوان آنچه اهمیت دارد هنر مولاناست» به لینک http://sophiasalehpour.mihanblog.com/post/42 نوشتم که مولانا عزاداری امام حسین را نیز بی‌جهت می‌داند و در ابیاتی از مثنوی می‌گوید که شیعه نسبت به عمر کر و کور است و او را کجا خواهد شناخت و نیز در ابیاتی دیگر بر آنها تسخر می‌زند که به جای شادی بر شهادت و اتصال حسین به معشوق بر او می‌گریند.
اما چرا مثنوی جذاب و لذتبخش است، دلیلِ آن نه در موضوعات فرقه‌ای و مذهبی و نه حتی در تکنیکهای هنری بی‌نظیر و مبدع که پیش از آن نبوده و پس از آن موضوع تقلید بسیاری رمان‌نویسان در داخل و خارج قرار گرفته از جمله رمان نام گل سرخ امبرتو اکو که با همین تکنیک کشیشی شروع به قصه‌گویی برای شاگردش می‌کند؛ بلکه جذبهٔ مثنوی در گرماگرم عشق آن است که فارغ از صورتبندی در مذهب سنی و آنهم مذهب حنفی ماتریدی، کشش‌های گوناگون عشق و جذبه و توالی حرکات سینوسی و افت و خیز و سقوط و صعود را نه تصویر بلکه می‌آفریند؛ در تصویر و تصور حیات جریان ندارد، در خلقت است که تروما مرهم می‌یابد و رمانس معنی می‌پذیرد و از حیاتی نباتی و مماتی به حیاتی پایا و حیاتی دست می‌یازد. آتش عشق است کاندر نی فتاد» و هزاران مدعای دیگر برای عشق و نه تنها مدعا بلکه هیولای عشق که بلعندهٔ هر چه مدعاست همه را یکسر می‌سوزاند و آتش بر ربع مس مثنوی استوار می‌کند.
 مثنوی مولانا نه با جلوه‌های مذهبش، جذبه و جولان می‌گیرد و نه به تکنیک هنری بدعت‌ناکش، بلکه جذبه‌اش را از حکومت عشق گرفته است؛ خواه این عشق معطوف به خالق و خداوند باشد و خواه معطوف به همنوع، چه تفاوت؟! مرادش موضوع عشق است نه مصداق آن، و از این رو است که معشوق مولانا چهره عوض می‌کند و از شمس به زرکوب و از زرکوب به چلبی می‌سُرد. مصداقْ هرکه و هرچه باشد هیزم این آتش و افروز اوست.
 همانطور که صور مذهبی مسلک مولانا در عصر ما متصور نمی‌شود، مذهب حنفی و احوالات هشت قرن پیش نیز در این عصر جواب نمی‌دهد.  شیعه، مثنوی را از برای مذهب عشق می‌خواند نه جهت مذهب تشریعی؛ مثنوی برای شیعه مذهب عشق است؛ شیعه کاری با مذهب تشریعی مولانا ندارد، او تنها نظر به شعله‌های متعالی این عشق دوخته است و بس!: علت عاشق ز علتها جداست، عشق اسطرلاب اسرار خداست».

نویسنده: سوفیا صالح‌پور


ادبیات بر محور هوش ادبی

تاریخ حضور خاندان منجمیها در لنگرود و پیروزی‌های میرزاموسی منجم‌باشی در سرحدات ایران

معما خودبخود لاینحل خواهد شد

عشق ,مولانا ,مثنوی ,مذهب ,شیعه ,پیغمبر ,و از ,به جای ,در حدیث ,است و ,پیغمبر كه

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

talrotime تربیتی sundcalritu وێمانە وبلاگ امیر Matthew's game barnisefi haufatarsofc خرید فایل صوتی خقوق شاهزاده خانم